نشنال اینترست بررسی کرد؛ تفسیر موشکی آمریکا از قطعنامه ۲۲۳۱ نادرست است

بهمن: یک سایت تحلیلی آمریکایی در تحلیلی اعتقاد دارد که تفاسیر موشکی آمریکا از قطعنامه ۲۲۳۱ در مورد ایران مغایر با متن این قطعنامه است.
خبرگزاری مهر- سرویس بین الملل: مجله «نشنال اینترست» در مقاله ای به قلم «علیرضا احمدی» به بررسی این مطلب می پردازد که چرا غرب با وجود تغییراتی که در قطعنامه ۲۲۳۱ به تصویب رسید همچنان مفاد آنرا نادیده می گیرد و به مفاد قطعنامه پیشین استناد می کند. «علیرضا احمدی» محقق و تحلیل گری است که بر سیاست های آمریکا در خاورمیانه تمرکز دارد. کارهای او در«نشنال اینترست»، «هیل» و«المانیتور» به چاپ رسیده اند. در ادامه ترجمه این مطلب آمده است: چه چیزی سبب چیزی سبب فشار بر برنامه موشکی ایران شده است؟ در ایام پایانی مذاکرات بین پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان موسوم به ۱+۵ درباره برنامه هسته ای ایران مبحث دیگری در لیست چالش های پیچیده پدیدار شد. استدلال مذاکره کنندگان ایرانی این بود چون توافق قرار بوده است همه تحریم ها ضد ایران را حذف کند، مفاد قطعنامه ۲۰۱۰ شورای امنیت ضد برنامه موشکی ایران باید زمانی اعمال شوند که این شورا قطعنامه جدیدی صادر کند که شامل توافق هسته ای هم بشود. چون که قطعنامه سال ۲۰۱۰ موشک ها را بعنوان مکانیسم بالقوه ای برای حمل سلاح هسته ای در نظر گفته است و در نتیجه آنها هم تحریم های هسته ای محسوب می شوند. آمریکا که رقیب ژئوپلتیک ایران است مخالفت کرد و متحدان اروپایی آمریکا هم طرفداری کردند، در حالیکه روسیه و چین طرفداری ایران را کردند. اختلاف ها بین طرف های مذاکره کنندگان ایران سبب مصالحه در این مسأله شد و نتیجه آن مناقشه کنونی درباره وسیله پرتاب به فضا (Space Launch Vehicle) و برنامه مربوط به آن است. برخی از کارشناسان ابعاد تکنیکی و قانونی جریان حاضر را بررسی نموده اند، هرچند برای آنکه در زمینه های مناسب بتوانیم پیشنهادهای ارزشمندی داشته باشیم لازم است مسائل مهم سیاسی را متوجه شویم. ساختار یک مصالحه مصالحه انجام شده در توافق هسته ای به مفهوم این است که قطعنامه جدید که برجام را تایید می کند به برنامه های موشکی ایران مربوط می شود ولی در مقایسه با قطعنامه ۲۰۱۰ تغییرات قابل توجهی در آن به وجود می آیند. قطعنامه ای که حالا جایگزین قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت است می گوید: «تصمیم گرفته می شود که ایران نمی تواند هیچ گونه فعالیتی در ارتباط با موشک های بالستیکی که قابلیت حمل سلاح هسته ای دارند انجام دهد همچون پرتاب هایی که در آن تکنولوژی موشک بالستیک استفاده شده باشد. همینطور تصمیم گرفته می شود که کشورها می توانند برای پیشگیری از انتقال تکنولوژی یا کمک های تکنیکی مربوط به چنین فعالیت هایی هرگونه اقدام لازم را انجام دهند؛» در حالی که قطعنامه جایگزین آن یعنی قطعنامه ۲۲۳۱ است می گوید: «از ایران خواسته شده است تا هشت سال بعد از روز تصویب برجام یا تا زمانی که آژانس بین المللی انرژی هسته ای گزارش تایید کننده «نتایج گسترده تر» (Broader Conclusion) را که پیشتر آمده است را عرضه نداده است هیچ فعالیتی در ارتباط با موشک های بالستیک طراحی شده جهت حمل سلاح هسته ای انجام ندهد، همچون پرتاب هایی که از تکنولوژی موشک بالستیک استفاده می نمایند.» در این ماده جدید چند تغییر کلیدی وجود دارد. عبارت «تصمیم گرفته می شود» که بنا بر ماده ۲۵ منشور سازمان ملل عبارت ملزم کننده ای است که از اعضا می خواهد «تصمیمات گرفته شده توسط شورای امنیت را انجام دهند، » به عبارت غیر ملزم کننده «خواسته شده است» تغییر یافته است. در نتیجه هیچ حکم ملزم کننده ای که بشود فرض کرد ایران امکان دارد آنرا نقض کند وجود ندارد. همینطور قطعنامه جایگزین یک تاریخ انقضا عرضه می دهد. اگر دقیق شویم قسمت «موشک های بالستیکی که قابلیت حمل سلاح هسته ای دارند» با «موشک های بالستیکی طراحی شده برای حمل سلاح هسته ای جهت حمل سلاح هسته ای» جایگزین شده است. در ماده قبلی، آمریکا و متحدانش شورای امنیت را قانع کردند که این شورا اجرای قطعنامه توسط ایران را به وسیله نظام کنترل تکنولوژی موشکی ارزیابی می نماید و منظور از موشک هر موشکی با برد ۳۰۰ کیلومتر و گنجایش ۵۰۰ کیلوگرم بود. عملا، آزمایش هر نوع موشک معمولی با قابلیت ابتدایی تخطی شمرده می شد. هرچند برخی کارشناسان از موارد گنجانده شده در تعریف نظام کنترل تکنولوژی موشکی به دلیل «داشتن استانداردهای بین المللی» دفاع می کردند ولی ایران مدتها به بحث در این باره پرداخت که این نظام خود واجد شرایط حقوق بین المللی نیست. نظام کنترل تکنولوژی موشکی تنها یک نظام کنترل از بیرون است و یک توافق بین المللی نیست؛ یک گروه خاص یا یک مفهوم سیاسی غیر رسمی متشکل از سی و پنج کشور دارای توانایی موشکی است که کشورهای عضو آن در اعمال کنترل انحصاری بر این تکنولوژی حساس سود می برند. ایران حتی عضو آن نیست. در نتیجه رفتار با آن بعنوان منبع مستقل دارای صلاحیت یا بعنوان یک عضو معمولی مسئله ای مشکل آفرین است. ماده ای در قطعنامه جایگزین شده که به صورت جدی بر این مسأله تمرکز کرده است. آنگونه که کارشناسان و مقامات رسمی روسیه اشاره کردند اینکه یک موشک برای داشتن قابلیت های هسته ای «طراحی شده باشد» مربوط به قضاوت درباره قصد و نیت است و نمی تواند تنها با آزمایش قابلیت عمومی آن ارزیابی شود. قطعنامه جایگزین همینطور هرگونه اقدام جهت جمع آوری اطلاعات در رابطه تجهیزات پرتاب فضایی را که محموله هایی مانند ماهواره حمل می کنند را حذف می کند. آمریکا می گوید ماهواره بر سیمرغ که یک وسیله پرتاب به فضا است به علت آنکه تکنولوژی آن عملا با تکنولوژی به کار رفته در موشک های بالستیک قاره پیما یکسان و قابل تعویض است تهدید آمیز است. بسیاری کارشناسان طرفدار عدم گسترش سلاح های هسته ای و شیمیایی با موضع «پمپئو» مخالفت کردند. در یک ارزیابی جدید «مایکل المن»، محقق موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک (IISS) گفته است این تصور که آزمایش های پرتاب به کار گرفته شده در تکنولوژی سیمرغ مستقیما می تواند ایران را در زمینه موشک های بالستیک قاره پیما توانمند سازد اشتباه است. او می گوید چنین پرتاب هایی زمان و هزینه های لازم برای ایجاد نیروی نظامی مجهز به موشک های بالستیک بلند برد را به صورت قابل توجه کاهش نمی دهد. عدم به رسمیت شناختن مفاد موشکی قطعنامه۲۲۳۱ در عمل باوجود مسائل موشکی به وجود آمده در زمینه استفاده احتمالی از مکانیسم حمل سلاح هسته ای ایران هیچگاه در اجرای برجام از خواسته های غرب سر باز نزد. زمانی که ایران بعد از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ یک موشک بالستیک را آزمایش کرد، آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان نامه ای به شورای امنیت سازمان ملل نوشتند و ادعا کردند موشک آزمایش شده توسط ایران به دلیل قابلیت حمل سلاح هسته ای تخطی به حساب می آید. آمریکا باوجود اینکه از برجام خارج شده است مرتبا این موضع را تکرار می کند. «پمپئو» جدیدا ادعا کرده است که قطعنامه ۲۲۳۱ از ایران خواسته است هرگونه فعالیت موشکی مربوط به حمل سلاح هسته ای را انجام ندهد. ولی همانطور که در بالا توضیح داده شد این ادعاها منعکس کننده مفاد قطعنامه ۱۹۲۹ است نه قطعنامه ۲۲۳۱. رسانه های آمریکا بیش از حد در این مورد برای وزارت امور خارجه احترام قائل هستند. ضمن پوشش گفته پمپئو «واشنگتن پست»، «رویترز»، «آسوشیتدپرس» و«هیل» گفته پمپئو را طوطی وار تکرار می کنند، گفته ای که بر مبنای آن او یا تصور می کند مفاد قطعنامه جدید چنین گفته اند یا ادعا می کند که این قطعنامه مخالف هرگونه فعالیت موشکی است. همانطور که توضیح داده شد مفاد قطعنامه جایگزین مصالحه ای بود که نشان دهنده توافق سیاسی است نه یک پرسپکتیو واحد بین اعضای دارای حق وتو شورای امنیت. این که کشورهای غربی از نتیجه ای که مجبور به قبول آن بودند ناراضی هستند قابل درک است ولی ادعاهای آنها نه توسط متن و نه توسط محتوای مفاد قطعنامه جدید تایید نمی گردد. حالا هر دو طرف در یک بن بست تاکتیکی قرار دارند. کمیته سازمان ملل متحد که عملکرد ایران را کنترل می کند گزارشی در خصوص این منتشر نموده است که آزمایش های ایران محتوای ساختاری برجام را تهدید می کند که با شورای امنیت در تفسیر یک ماده مطابقت ندارد، ماده ای که در آن موضع روسیه و چین هرگونه فعالیت جهت پیگیری در آینده را غیر ممکن می سازد. ایران احیانا آزمایش های موشکی خویش را ادامه خواهد داد و آمریکا و اروپا هم احیانا به اعتراض ادامه خواهند داد. در این میان سد تهدیدهای پنهان از سوی آمریکا بر ضد ایران جایگاه موشک در محاسبات دفاعی ایران را تقویت می کند. طرفداری افراطی از یک گروه خاص به قابل اطمینان بودن صدمه می زند هرچند بیانات اروپا، آنان را بعنوان وکلای ثبات و کنترل نظامی معرفی می کند اقدامات آنها در کشمکش های صورت گرفته در خاورمیانه به میزان بیشتری در تصویری که از آنها نقش می بندد موثر است. حمایت چین و روسیه از موضع ایران و رساندن سلاح به آن معمولا بعنوان یک مانور بزدلانه عنوان می شود ولی شرکت آنها در منطقه که البته جای بحث دارد به اندازه شرکای غربی ۱+۵ آنها که با اسراییل، عربستان سعودی و دیگر نیروهای سنی منطقه همکاری نزدیک دارند متعصبانه نیست. نقش مستقیم یا سکوت به نشانه توافق اروپا در افزایش نیروهای نظامی منطقه سبب ایجاد سیستم های مسلحانه همچون موشک ها و سلاح های کشتار جمعی در دست رقبای ایران شده است. اسرائیل سلاح های هسته ای و موشک های بالستیک خویش را با حمایت قابل توجه اروپا گسترش داد و عربستان سعودی از چین موشک های پیشرفته ای با برد ۲۵۰۰ کیلومتر خریداری کرد. عربستان سعودی همینطور در حال پیمودن پروسه خرید تکنولوژی هسته ای غنی سازی اورانیوم از آمریکاست. واشنگتن حتی در زمان ریاست جمهوری اوباما در مورد ایران ادعا کرد تولید داخلی این تکنولوژی حقه ای جهت استفاده اورانیوم در سلاح به حساب می آید. اروپا هم کانالی برای جریان فراگیر سیستم نظامی پیشرفته شده است. خاورمیانه غرق در درگیری است و پرسودترین بازار سلاح در جهان است و شرکت های و دولت های غربی برای دامن زدن به این عدم ثبات هجوم آورده اند. اگر به زبان ساده بگوییم تلاش اروپا برای بازی نقش یک فعال طرفدار منع گسترش سلاح های هسته ای و شیمیایی و خوش نیت در ارتباط با ایران، به دلیل نقشی که در مجوز فروش اسلحه به نخست وزیر اسرائیل، «بنیامین نتانیاهو» و ولیعهد عربستان «بن سلمان» داشته است زیر سوال است. در این راستا، ایران سیاست اروپا را کوشش برای پیشگیری از توانمندی ایران در توسعه دفاع موشک ارزان می بیند ضمن اینکه این کار سبب می شود نیروی نظامی با کیفیت دشمنان ایران غیر قابل به چالش کشیدن شوند و آرمان های هژمونیک متحدان او مانند عربستان سعودی گسترش یابد. برای رسیدن به توافق با ایران بر سر مسائل موشکی، رهبران اروپایی یا باید تصمیم بگیرند به دنبال تسلط متحدان سنی و اسرائیل باشند یا باید ایران را بعنوان عامل ثابت در منطقه با منافع قانونی و نفوذ خود بپذیرند؛ پذیرفتن این سبب دستیابی به ساختار امنیتی پایدارتری در منطقه می شود که منافع امنیتی خیلی از بازیگران دیگر را هم در نظر می گیرد. بعد از خارج شدن از برجام مقامات آمریکایی تلاش کردند تفاوت های خویش را از نظر تاکتیکی و استراتژیکی با قدرت های اروپایی کم کنند که البته ساده لوحی است چون که اروپاییان همچنان برجام را یک ستون جدایی ناپذیر و حامی نظام جهانی عدم گسترش سلاح هسته ای و شیمیایی می دانند. ولی وقتی ماجرای پیشرفت های امنیتی در منطقه آشکار می شود، چارچوب سیاست دو وجهی اروپا سبب ایجاد سیاست هایی می شود که به سختی با سیاست های آمریکا که برنامه های اعمال قدرتش واضح تر است در یک راستا قرار می گیرد.