به گزارش بهمن، نبرد طوفان الاقصی اثبات کرد که شاه مهره محور مقاومت در منطقه دریای سرخ، مقاومت اسلامی یمن یا همان انصارالله است.
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: با گذشت بیشتر از یک ماه از تجاوز هوایی ارتش آمریکا به اهداف راهبردی در مرکز، شمال و غرب یمن، زمزمه ها در مورد آغاز حمله زمینی گسترده از جنوب یمن بسمت استانهای مهمی همچون صنعا، الحدیده، صعده و تعز افزایش پیدا کرده است. برپایه گزارش انتشار یافته از جانب نشریه آمریکایی «وال استریت ژورنال» احتمال دارد این حمله از جانب نیروهای «شورای انتقالی جنوب» وابسته به امارات شروع شده و از جانب نیروی هوایی سنتکام مورد پشتیبانی هوایی قرار بگیرد.
آماده باش نیروهای جنوبی، استقرار رادارهای ساخت اسرائیل در شمال «سومالی لند» با هدف دفع حملات احتمالی به امارات و در نهایت هزینه فرسایشی شدن جنگ در یمن باعث افزایش احتمال حمله سمت مراکز تحت کنترل دولت نجات ملی یمن شده است. نکته کلیدی آن است که پادشاهی عربی سعودی با درس گرفتن از تجربه هشت سال جنگ با یمن دیگر تمایلی برای آغاز ماجراجویی جدید در منطقه و تکرار حوادث تلخی مانند نابودی تاسیسات نفتی آرامکو را ندارد. برهمین اساس در ادامه این یادداشت تلاش خواهیم کرد تا به بررسی سناریوهای مختلف و احتمال حمله زمینی آمریکا به یمن بپردازیم.
تجاوز نظامی آمریکا به یمن
از پانزدهم مارس ۲۰۲۵ حملات نظامی آمریکا به یمن وارد مرحله جدیدی شد. پیش از این، آمریکایی ها در چارچوب ائتلاف دریایی «نگهبانان رفاه» و تشکیل ائتلاف هوایی با انگلیس تلاش داشتند تا اراده انصارالله برای پشتیبانی از مقاومت غزه را درهم بشکنند اما توفیقی به دست نیاوردند. حال ترامپ با انتقاد از «رویکرد ضعیف» بایدن تلاش دارد تا بازی را به نفع واشنگتن تغییر دهد. دور جدید حملات آمریکا که با هدف تضعیف انصارالله و محافظت از منافع راهبردی واشنگتن در منطقه آغاز شد، نتایج گسترده ای داشته است. واشنگتن با استفاده از جنگنده های پیشرفته، ناوهای هواپیمابر و موشک های کروز، زیرساخت های نظامی و اقتصادی یمن را هدف قرار داده که منجر به تلفات غیرنظامی و بحران انسانی شدید شده است. تحلیل گران اعتقاد دارند این حملات نه تنها نتوانسته امنیت منطقه را تضمین کند، بلکه تنش ها را افزایش داده و زمینه را برای تشدید نا امنی در منطقه فراهم نموده است. واکنش جامعه بین الملل به این حملات دوگانه بوده است؛ درحالی که برخی کشورهای غربی از اقدام آمریکا حمایت کرده اند، سازمان های حقوق بشری و کشورهای مستقل آنرا نقض آشکار حاکمیت یمن و مقررات بین المللی دانسته اند.
در بعد منطقه ای، این حملات روابط ایالات متحده با قدرت های محلی را تحت تاثیر قرار داده است. ایران و روسیه بشدت از یمن حمایت سیاسی و نظامی کرده اند، درحالی که سعودی ها موضعی محتاطانه اتخاذ نموده اند. ادامه این درگیری ها می تواند بازار انرژی جهانی را با اختلال مواجه کند، چونکه یمن نقش کلیدی در کنترل تنگه باب المندب دارد. از طرفی مقاومت مردمی در یمن افزایش پیدا کرده و وحدت داخلی ضد اشغالگران تقویت شده است. به نظر می آید واشنگتن بدون درنظرگرفتن نتایج بلندمدت، تنها به اهداف کوتاه مدت خود می اندیشد. اگر این روند ادامه یابد، نه تنها ثبات به یمن بازنمی گردد، بلکه خطر گسترش جنگ به سایر کشورهای منطقه هم وجود دارد.
متحدان امارات در نقش پیاده نظام آمریکا
گزارش های اخیر از آن حکایت می کند که نیروهای شورای انتقالی جنوب، با حمایت امارات و پشتیبانی هوایی آمریکا درحال برنامه ریزی برای حمله به بندر الحدیده هستند. این بندر استراتژیک که تحت کنترل دولت نجات ملی قرار دارد، تنها نقطه اتصال یمن به دریای سرخ بوده و یکی از مهم ترین گذرگاه های تجاری جهان بحساب می آید. این حمله نتایج گسترده ای در سطح نظامی، سیاسی و انسانی به دنبال خواهد داشت. از نظر نظامی- امنیتی تصرف الحدیده می تواند موازنه قوا را تحت الشعاع قرار دهد اما مقاومت انصارالله و احتمال درگیری های خیابانی طولانی مدت، این عملیات را به یک جنگ فرسایشی تبدیل خواهد نمود. از طرفی نقش پشتیبانی هوایی آمریکا نشان دهنده تشدید مداخله مستقیم واشنگتن در یمن است که می تواند واکنش دیگر بازیگران منطقه ای را بهمراه داشته باشد.
این حمله می تواند تقسیم بندی قدرت در یمن را بیشتر از پیش پیچیده کند. شورای انتقالی جنوب که خواستار تجزیه جنوب یمن است، در صورت تصرف الحدیده ادعای خویش را بر بخش های بیشتری از کشور تحکیم خواهد نمود. این مورد نه تنها تنش ها بین این گروه و دولت مورد حمایت عربستان (شورای رهبری ریاستی در یمن) را زیاد می کند، بلکه می تواند به تجزیه طلبی بیشتر در یمن دامن بزند. همینطور ابوظبی با پشتیبانی از این عملیات به دنبال افزایش نفوذ خود در کرانه دریای سرخ و رقابت با عربستان است، درحالی که سعودی ترجیح می دهد کنترل الحدیده در دست نیروهای نزدیک به خود باشد. این تناقض منافع میان دو متحد سنتی آمریکا، می تواند همکاریهای آینده آنها در یمن را تحت تاثیر قرار دهد.
بندر الحدیده شاهراه اصلی ورود کمک های بشردوستانه به یمن است و در صورت محاصره یا قطع دسترسی به آن، میلیونها یمنی با قحطی و کمبود دارو مواجه خواهند شد. سازمان های بین المللی اخطار داده اند که هرگونه عملیات نظامی در این منطقه، بحران انسانی را تشدید خواهد نمود. از طرفی حملات هوایی آمریکا و درگیری های زمینی می تواند به تلفات گسترده غیرنظامیان منجر شود که این مورد محکومیت جهانی را به دنبال خواهد داشت. در چنین شرایطی به نظر می آید آمریکا و متحدانش بین اهداف نظامی-استراتژیک و نتایج انسانی گیر افتاده اند. اگر این عملیات بدون چاره سیاسی صورت گیرد، نه تنها جنگ در یمن پایان نخواهد یافت، بلکه خطر تشدید درگیری ها و گسترش آن به کل منطقه وجود دارد. مهم ترین جلوه تغییر وضعیت امنیت منطقه ای را میتوان در تشدید حملات به سرزمین های اشغالی و تاسیسات نفتی کشورهای جنوب خلیج فارس مشاهده کرد.
بهره سخن
نبرد طوفان الاقصی اثبات کرد که شاه مهره محور مقاومت در منطقه دریای سرخ، مقاومت اسلامی یمن یا همان انصارالله است. مجاهدان یمنی با انجام بیشتر از ۳۵۰ عملیات در محدوده دریای سرخ و باب المندب، بعد از سال ها مسیر بین المللی کشتی های تجاری را تغییر دادند. همینطور حملات پی درپی انصارالله به بندر ایلات سبب شد تا فعالیتهای تجاری در جنوب فلسطین اشغالی به صورت کامل متوقف شود. سخت کوشی و جنگاوری یمنی ها در مقابل اسرائیل سبب شد تا در اقدامی نادر نیروهای نظامی ارتش آمریکا در نقش «نیروی نیابتی» صهیونیست ها ظاهر شده و مبادرت به بمباران اهداف حیاتی در یمن کنند.
منبع: bahman24.ir
