سرلشكر ایزدی: دشمن همچنان به دنبال حمله سایبری است

به گزارش بهمن فرمانده قرارگاه سایبری و تهدیدات نوین قرارگاه مركزی خاتم الانبیاء (ص)  با تاكید بر ضرورت آمادگی در مقابل حملات سایبری دشمن مقابل زیر ساخت های كشور اظهار نمود: دشمن همچنان به دنبال حمله سایبری به زیرساخت های هسته ای، آب، برق و امثال آن است.
به گزارش بهمن به نقل از ایسنا، متن كامل گفت وگوی تلویزیونی مصطفی ایزدی فرمانده قرارگاه سایبری و تهدیدات نوین قرارگاه مركزی خاتم الانبیاء (ص) با یكی از برنامه های رسانه ملی به شرح زیر است:
* از اینجا شروع نماییم كه فرماندهی قرارگاه سایبری و تهدیدات نوین را برعهده دارید. الان صحبت های شما را می خواندم كه گفته بودید قبلاً در زمین، هوا و دریا باید دفاع می كردیم و الان دو عرصه فضا و سایبری و مجازی هم به آنها اضافه شده است. چقدر الان در این حوزه مورد تهدید هستیم و چقدر توانسته ایم عملیاتی كار كنیم؟
– ببینید، چون یك مجموعه انقلابی در واقع بنیان نیروهای مسلح را گذاشته است و این مجموعه در واقع با یك نگاه نوآورانه و مبتكرانه به عرصه های نبرد نگاه می كرد، الحمدالله در حوزه های مختلف پیشرفت های خوبی را داشته است. حوزه سایبر یك وضعیتی دارد كه زمان و مكان را در هم می نوردد، یعنی آن محدودیت هایی كه ما در عرصه های دیگر داشتیم در این حوزه نداشتیم. جالب توجه این است كه در كشور ما چون موضوع سایبر متكی به نیروهای جوان و خلاق است، كشور ما غنی از این توانایی و ظرفیت است. حتی دشمن اعلام نموده كه ما از این ظرفیت نگران هستیم.
در هر حال، در حوزه سایبری كه سه بخش شامل زیرساخت، حوزه اطلاعات و حوزه شناختی، الحمدالله جوانان انقلابی خودرا مهیا كرده اند و حركت های خوبی را انجام داده اند. این حركت ها آثار پربركتی را داشته و ان شاءالله خواهد داشت.
* یكی از خلاهایی كه بارها مقام معظم رهبری بدان اشاره كرده اند نداشتن شبكه ملی اطلاعات است البته الان گفته می شود گام هایی برداشته شده و در این حوزه هم كارهایی شده است. آخرین اطلاعات چیست؟ آیا در این حوزه توانستیم حركتی نماییم، طراحی انجام دهیم؟
– بله. ما در شبكه ملی اطلاعات خوشبختانه از زیرساخت خوبی برخوردار هستیم. یعنی كار زیرساختی خوبی انجام شده است. یك خیزش عمومی در لبیك گویی به فرمان مقام معظم رهبری در نیروهای متعهد كشور به وجود آمده است و ان شاالله در حوزه های مختلف شاهد پیشرفت های خوبی خواهیم بود.
* آخرین چیزی كه داشتیم سر قضیه بنزین بود كه در سال ۹۶ هم تكرار شده بود و دشمن از راه فضای مجازی و شبكه های اجتماعی وارد شد كه به هر حال محل اصلی اطلاعات و داده ها در داخل كشور دست ما نیست، شبكه ها بیرون كشور مستقر هستند لطمه هایی زد و برای مدتی مجبور به قطع اینترنت شدند. این را چگونه سامان خواهیم داد؟ در این حوزه هم شنیدم جلسات ویژه ای گذاشتید و پیگیری های ویژه ای هم از شما در قرارگاه خاتم الانبیاء و هم جاهای دیگر پیگیری هایی كرده اند.
– در این رابطه مبادی مختلفی مسئولیت دارند. شورای عالی فضای مجازی و مركز ملی فضای مجازی یا شورای عالی انقلاب فرهنگی و مبادی كه كارهای خاص فرهنگی دارد، مانند صداوسیما و همین طور مجموعه هایی كه در دولت هستند، نهادهای انقلابی و امثال آن، از ظرفیت های خوبی برخوردار می باشند.
لازم است از دو جنبه، یكی از لحاظ فناوری در این حوزه پیش برویم و مردم هم باید كمك كنند كه ما واقعاً متكی به خودمان شویم. در هیچ جای دنیا اینطور نیست كه فضای مجازی همچنین رها باشد؛ بر آن انصافاً قاعده و قانون حاكم است. ما شاهد می باشیم در فضای مجازی چقدر بخاطر بی قانونی مواردی مطرح می شود كه از لحاظ فردی و خانوادگی و اجتماعی برای ما خسارت بار است.
* توانمندی این را داریم؟
– با جدیت عرض می كنم كه مجموعه های جوان، خلاق و متعهد می آیند و كارهای ارزشمندی را انجام می دهند ولی نیاز به پشتوانه دارند. اگر پشتیبانی برای آنها فراهم گردد، مثلاً سرور و امكانات فنی لازم دارند، اگر اینها فراهم گردد رشد می كنند، همانطور كه در عرصه های دیگر پیشرفت داشتیم از نمونه های خارجی به نحو بهتری می توانیم اقدام و عمل نماییم و تلاش می شود در این حوزه هم ان شاالله از ظرفیت و قابلیت خوبی برخوردار شویم.
البته این را باید عرض كنم كه در كشور ما لازم است همه مبادی ذیربط ببینند كه منافع ملی و امنیت ملی ما چه می گوید. این برای ما مبنا باشد. ممكنست برخی جریانات از منظر سیاسی این مساله را برای خودشان یك منافعی بدانند اما به صورت عمیق اگر توجه گردد، واقعاً خسارت بار است. همین قضایایی كه اخیراً صورت گرفت یا در سال ۹۶ اتفاق افتاد، وقتی خوب بررسی شود می بینیم دشمن فضایی بوجود می آورد كه روی برخی ذهن ها اثراتی می گذارد و اینها تحت تاثیر قرار می گیرند. وقتی به خوبی موضوع را كنكاش می كنید می بینید فرماندهی و هدایت این در جریانات شبكه های اجتماعی است. مطالبی كه منعكس می كنند خیلی عاری از حقیقت است.
حضرت علی (ع) می فرمایند شبهه از آن جهت شبهه است كه شبیه و مانند حق است. این دشمن در سازمان رزم خودش و در شبكه های اجتماعی سرمایه گزاری نموده است. در منطقه ما اطلاع موثق داریم كه هزینه می كند تا استارت آپ های خاص خودش را درست كند. ممكنست خیلی ها توجه نداشته باشند ولی این یك حقیقت است. مواردی كه می بینیم و مطالعه می نماییم می گویند راه اصلی این است كه در درون از جامعه شكاف ایجاد نماییم و جامعه را چند دسته نماییم، مردم را گرفتار شبهه نماییم، ایجاد بی اعتمادی نماییم. این یك عرصه جدید از جنگ است.
شما ببینید در همین قضایای آبان ماه گذشته، این قضیه بنزین بود. باید كار می شد، عده ای كه برای آنها سوال بود مسئله حلاجی می شد. این مسائل مانند طرح های عملیاتی طرح لازم دارد كه كار بشود و همه جنبه های آن دیده شود. این اتفاقی كه افتاد شاهد می باشیم كه فضای مجازی خیلی تاثیر داشته است. البته اینطور نبود كه اینترنت به صورت كامل قطع باشد، اما كنترل شده است و همین مدت چه خسارات عظیمی از لحاظ جانی و مالی و حیثیتی به كلیت نظام و مردم ما وارد شد! باید به اینها دقت كنیم و همه با هم همین روندی كه با پیروزی تابحال داشته ایم، تلاش نماییم این صحنه را هم اداره نماییم.

* گفته بودید آمریكا و رژیم صهیونیستی بدون عمل فیزیكی و تنها با جنگ سایبری به دنبال لطمه به مراكز هسته ای ما هستند؟
– ما یك دور این را داشته ایم؛ در نطنز اینها عملیات سایبری انجام دادند. یعنی یك چیزی كه خودشان زیاد از آن می گویند یكی از عملیات های بزرگ سایبری كاری است كه ویروس استاكس نت در نطنز انجام داد، حالا سیری كه طی كرده بحث خودش را دارد. ولی یكی از مراكز هسته ای ما با این مسئله روبه رو شده است.
خودشان اعلام می كنند كه ما میلیون ها بدافزار در شبكه های كامپیوتری زیرساختی كشورهای منطقه كاشته ایم. خب، دشمن هم از موشك ها استفاده می نماید، هم از هواپیما استفاده می نماید و هم از سایر ابزارهایش استفاده می نماید كه یكی از آنها سایبری است. ما در ارتباط با زیرساخت های خود شامل هسته ای و دیگر مجموعه ها مانند برق و آب و… باید مهیا باشیم. خوشبختانه سازماندهی شده است. سازمان پدافند غیرعامل و قرارگاه های ویژه برای این كار است و اقدامات برای این كار انجام می شود اما اینكه ما در این فضا مواجه با تهدید دشمن هستیم، بلاشك وجود دارد و باید خودرا مهیا و آماده نماییم. همانطور كه ما در صحنه دفاع هوایی كار می نماییم، در صحنه دفاع سایبری هم باید كار قوی نماییم كه در دست انجام است.

* در جایی گفته بودید قوی ترین قرارگاه سایبری آمریكا در منطقه در بحرین است. درست است؟
– مركز فرماندهی آمریكا در بحرین است.

* می توانید اگر امكان دارد و صلاح هست آخرین تهدیدی كه در این حوزه داشتند را برای ما بازگو كنید؟
– شما مستحضر هستید در همین روزهای اخیر یك حمله وسیع سایبری ما در مجموعه های زیرساختی كشور داشتیم كه خوشبختانه همه اینها خنثی شد و مشكلی برای مجموعه زیرساختی ما ایجاد نكرد.
* زیرساختی امنیتی بود؟
– زیرساختی دفاعی ما از استواری خوبی برخوردار می باشد. از قبل ساز و كاری پیش بینی شده است كه ما بتوانیم از وضعیت مستحكمی برخوردار شویم البته رزمایش های مختلف داریم، توجه داریم. این امكان را در نظر داریم كه نفوذپذیر می توانیم باشیم، ولی اساس خوبی است. بیشتر در فضای كشوری است كه آنها هم اقدامات كارسازی انجام شده و حمله وسیعی در این مجموعه ها انجام شده بود و خوشبختانه اینها را خنثی كردیم.
*یعنی حمله به سمت سیستم دفاعی و امنیتی ما بود؟
– نه.
*نمی توانید بیان كنید؟
– از زیرساخت های كشوری بود. در زمینه امنیتی، از استواری خوبی برخوردار هستیم. یعنی خیلی امكان برای آنها ضعیف است.
*منظور شما زیرساخت های اداره كشور بود؟
– بله. زیرساخت های اقتصادی و صنعتی.

*بیش از چهل روز از شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، رفیق شما و همرزم شما، می گذرد. در این ۴۰ روز نبود حاج قاسم را باور كرده اید؟
– نه (با سكوت)! ولی واقعاً اینكه قرآن شریف می فرماید ولاتحسبن الذیت قتلوا فی سبیل الله امواتا حقیقت است. من یك فرماندهی داشتم و دارم كه به نام شهید محمد بروجردی. ایشان واقعاً برای من زنده است. یعنی همیشه با ایشان هستم.
*ایشان را حس می كنید.
– بله. حال ایشان اینطور بود؛ یك روز پیش از شهادتش در قرارگاه حمزه من را صدا زدند و گفتند با شما كار دارم. خدمت ایشان رفتم و گفتند كه من اگر شهید شدم صبر كنید. آخرین جمله ایشان به من این بود و روز بعد خبردار شدیم ایشان روی مین ضدتانك رفت و وقتی شتابان خدمت ایشان رسیدم، دیدم پیكر مطهر و خونین او روی زمین افتاده و چشمان زیبای او به آسمان دوخته شده و عطر دل انگیزی از پیكر مطهر ایشان به مشام می رسید.
اینها در واقع رهپویان راه حضرت امام (ره) هستند، رهپویان مكتب حضرت امام هستند. ما با تمام وجود قائل هستیم زنده هستند. به قول یكی از دوستان عزیز ما، شهید سلیمانی برای دشمن خطرناك تر از سردار سلیمانی است. برای ما واقعاً یك غصه ای است، یعنی خیلی احساس سختی داریم. (سكوت می كند). «یاران همه سوی مرگ رفتند، بشتاب تا كه ز ره نمانی». دوستان ما یكی یكی این توانایی را پیدا می كنند. شهید سلیمانی پیش از شهادت فرمودند من به سمت مقتل خودم می روم.
*قبل از سفر آخر؟
– بله. یعنی همین حسی كه شهید بروجردی داشت این شهید هم داشت و این هم اینطور شد و به فرمایش مقام معظم رهبری آسمانی شد.

*اینكه آمریكا خیلی جاها می توانست بگوید نیابتی عملیاتی كنند یا حاج قاسم را یكسری نیروهای دیگر بزنند ولی اینكه خودش می زند و با وقاحت اعلام می كند، به لحاظ نظامی و سیاسی چه معنایی دارد؟
– یك واقعیتی وجود دارد كه رژیم صهیونیستی یعنی صهیونیسم بین الملل و ارتجاع منطقه. ترامپ یك تعبیری دارد كه به آنها می گوید «گاوهای شیرده»، من عكس این را بیان می كنم؛ یعنی این جریانات اینطور نیست كه با مجموعه ای مواجه باشند كه خوب تدبیر می كنند، این جریان روی مجموعه ای سوار می شوند كه خوب تدبیر نمی كنند. شما ببینید، از جنبه های مختلف اگر یك فكر واقعاً فیاض و با ذكاوت روی این مساله كار می كرد، بطور قطع چنین حماقتی انجام نمی داد. به نظر من می رسد یك حماقت است، مانند حماقت های قبلی شان.
مثلا كاری كه در افغانستان انجام دادند یك گنداب برای خود درست كردند. مگر روس ها نبودند كه در نهایت رفتند؟ كاری كه در عراق انجام دادند، الان چه شرایطی دارند؟ خودشان چه چیزی می گویند؟ می گویند ما كار كردیم و بهره را جمهوری اسلامی ایران می برد. این كار آنها فراز مهمی در تاریخ منطقه است و بطور قطع ضرر و خسارت زیادی می بینند. به نظر من حماقت بزرگی آمریكایی ها كردند و بطور قطع تقاص آنرا پس خواهند داد.

*اینكه می گویند عین الاسد آغاز راه بود، همچنین است؟
– ببینید، امام فرمودند اگر ایرانی به سگ آمریكایی توهین می كرد، چه می شد و اگر یك آمریكایی شخصیت ایرانی را زیر می گرفت باید در آمریكا جواب می داد. بیشتر از ۵۰ هزار مستشار آمریكایی در ارتش ایران بودند و كارهایی می كردند كه واقعاً آدم شرم می كند كه بیان كند. ملت ایران با صلابت اینها را بیرون كرد و امروز وضعیت طوری شده كه اینگونه یكی از مراكز راهبردی دشمن موشك باران می شود و دشمن در خوف عكس العمل انقلاب اسلامی كه واقعاً از ظرفیت ها و قابلیت های مهمی برخوردار است، دم فرو می بندد.
*قطعاً در جریان موشك باران زودتر از مردم عادی قرار گرفتید كه عین الاسد زده می شود. فكر می كردید آمریكایی ها جواب ندهند یا منتظر جواب بودید؟
– ما از ظرفیت و قابلیت خوبی برخوردار هستیم. برای هر وضعیتی پیش بینی لازم شده بود.
*یعنی آمادگی وجود داشت؟
– بله، برای هر وضعیتی آمادگی وجود داشت و آنها می دانستند كه ما برای هر وضعیتی آمادگی فوق العاده داریم.
*و این برای مردم جالب بود كه این مقدار كتمان كردند كه هیچ اتفاقی رخ نداده و خون از دماغ كسی نیامده و بعد ذره ذره اطلاعات را بیان نمودند.
+ حالا این اول كار است و هر چه جلوتر برود، بیشتر می شود و اطلاعات بیشتری روشن می شود. خسارت زیادی دیدند و بعد گفتند همه چیز خوب است.
*می توانید از خسارت آنها اطلاعاتی بدهید؟
– همین هایی كه فعلاً رسانه ای بیان شده، مواردی بوده است؛ وقتی می گویند در این عملیات مثلاً ۷۰-۶۰ نفر لطمه مغزی دیده اند، ما هم معادله داریم كه اگر در مجموعه ای این تعداد مجروح شوند و مشكلات ایجاد كنند بطور قطع این مجموعه تلفات داده است. لطمه های زیادی را دیده اند…
*این معادله ای كه بیان می كنید به لحاظ نظامی بیان می كنید؟
– بله. اینطور نیست كه بگوییم یك تعدادی مجروح شده اند؛ اینچنین نیست. لطمه های دیگر هم وجود دارد ولی كتمان می كنند. موارد دیگر هم همین طور بوده كه كتمان كرده اند.
*یك چیزی كه كام مردم و كام همه را تلخ كرد اتفاقی بود كه برای هواپیمای مسافربری افتاد و در وضعیت فوق العاده ای كه نیروهای مسلح ما در آمادگی كامل بودند این هواپیما مورد به هدف خوردن موشك قرار گرفت. این چطور در فضای سیاسی كشور هضم شد؟ به نظر شما عكس العملی كه نشان داده شد چقدر متناسب بود؟
– واقعا یك اتفاق خیلی تاسف بار بود، خیلی كوبنده بود. ما با ملت یكی هستیم یعنی همان احساسی كه ملت داشتند، همه این احساس را داشتند و دارند. بالاخره یك اتفاقی كه نباید بیفتد، افتاد و همچنین كه مسئولین محترم مطرح نمودند، هم در حال رسیدگی دقیق است و هم درباره اینكه تمهیدات لازم اتخاذ شود كار زیادی انجام می شود. یك اتفاقی بود كه خیلی ویژه بود و نباید این اتفاق رخ می داد، ولی متاسفانه رخ داد و بسیار كوبنده و تاسف بار بود. ان شاالله روح این شهدای عزیز و نخبگان را كه اینطور به رحمت ایزدی پیوستند، غریق رحمت واسعه خداوند قرار گیرد.

*حالا این مساله كه هم در ستاد كل نیروهای مسلح و هم به دستور رئیس قوه قضائیه بررسی می شود، اما سوالی كه باقی می ماند این است كه در آن شرایط نباید پروازهای عادی ما ابلاغ می شد كه انجام نشود؟
– توضیحات مفصلی را دوستان ما دادند، یعنی اساساً اینها بخشنامه دارد و بخشنامه ها می گوید در شرایط آمادگی یك، دو یا سه باشد، چه باید كرد. اگر یك بود بخش های دیگر چه كنند و سیستم هواپیمایی چه كار كند و اگر دو بود، چه اتفاقی بیفتد و اگر سه بود چطور كار شود. این تمهیداتی كه برای این موقعیت های مختلف اتخاذ شده بود، طوری نبود كه الزاماً لازم باشد پروازها لغو شود.
اتفاقی كه افتاده، در واقع خارج از این تمهیدات بود. آن اتفاق بسیار دردناك بود كه در این پروسه اصلاً موضوعیت نداشت، یعنی اگر فرآیندی كه پیش بینی و كار شده بود كامل رعایت می شد، اساساً نیازی به این وضعیت نبود كه موشكی شلیك شود. بدین سبب در آن وضعیت و طراحی كه شد… مثلاً در عملیات ها می گوییم در این عملیات در موضع پدافندی هستیم. پدافند می نماییم و بنای هجوم نداریم و اینطور است و اگر اتفاقی افتاد باید این كار را انجام دهیم. در آن وضعیت عملیات زمینی است، در دفاع هوایی هم مراحلی كه دارد مرحله ای كه پیش بینی و طراحی شده بود، اگر طبق آن پیش بینی و طراحی اقدام می شد، نباید موشكی شلیك می شد و در چنین شرایطی مشكلی برای پرواز هواپیما هم نبود.

*درباره جایگزین حاج قاسم سلیمانی، سردار قاآنی كه خیلی فرد معرفی شده ای نبود و بعنوان قائم مقام و جانشین سردار سلیمانی بود؛ از منظر شما این انتخاب چگونه بود؟
– ما در دوران دفاع مقدس خدمت سردار بزرگوار بودیم. ما قرارگاه نجف بودیم و در این قرارگاه اساساً لشگرها و تیپ های استان خراسان، نقش محوری داشتند. ما خدمت سردار شهید شوشتری هم بودیم كه ایشان اهل خراسان در قرارگاه نجف بودند. این یگان ها در عملیات های سختی مانند كربلای یك، كربلای ۴، كربلای پنج بودند و ما خدمت ایشان بودیم. یكی از لشگرها لشگر ۲۱ امام رضا (ع) است. فرمانده این لشگر برادر بزرگ ما سردار حاج اسماعیل قاآنی بودند ولی همچنین كه سردار سلیمانی فرمانده لشگر ۴۱ ثارالله (ع) بودند، ایشان هم فرمانده لشگر ۲۱ امام رضا (ع) بوده و فرمانده بسیار لایق، شجاع، مدبر، باتقوا و بسیار كاریزماتیك بوده است و بسیجی ها و كادر لشگر خیلی با ایشان راحت كار می كردند. صحبت ایشان برای آنها فرمان بود و یگان موفق و خوبی بود.
این شخصیت عزیز بعد در ادامه خدمت خود در سازماندهی نیروی زمینی سپاه نقش ارزشمندی را داشت و بعد هم در نیروی قدس بعنوان قائم مقام بود. حاج قاسم سلیمانی هر كسی را بكار نمی گرفتند، یعنی واقعاً انتخاب می كردند. كاملاً این را بیان می كنم كه این امر جاافتاده ای در مدیریت ایشان بود. وقتی كه ایشان به شهادت رسیدند، خیلی نگاه ها متوجه ایشان بود كه بهترین جایگزین به علت همین سوابق درخشان و تقوا و فرماندهی و مدیریت و شجاعت ایشان و وضعیتی كه جمع به ایشان ارادت و علاقه ای دارند و تسلطی كه بر حوزه ماموریتی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارند، به نظر من بهترین گزینه برای تداوم راه این شهید، حاج اسماعیل قاآنی است و شما شاهد هستید پس از این قضایا در جبهه های مقاومت تحرك خوب و پیشرفت های خوبی داریم.
نمونه اش در سوریه است و وضعیتی كه در عراق و جاهای دیگر مانند لبنان داریم. می دانم كه آینده درخشانی در همین عرصه های مقاومت خواهیم داشت. شما می دانید در لبنان هم دشمن اتفاقاً با بالگرد شهید بزرگوار حجت الاسلام والمسلمین سید عباس موسوی را با همسرشان ترور كردند. اینها به این اندازه خبیث هستند. این را شهید كردند و پس از آن چه كسی آمد؟ سید حسن نصرالله عزیز آمده كه یك مشعلی است.
*حضرت آیت الله خامنه ای در خطبه نماز جمعه كه چندی قبل داشتند، یك واژه ای را بیان نمودند كه قبلاً «نیروی قدس» می گفتند و الان از «سپاه قدس» یاد كردند. در واقع بعنوان سپاهی كه در منطقه تعیین كننده است، با نیروهای ویژه ای كه تربیت كرده است. آیا این یك افق جدیدی برای حركت جبهه مقاومت نشان خواهد داد؟
– حالا خیلی نمی توان مطلب را باز كرد، ولی یك فضایی خارج از ایران اسلامی درست شده كه این فضا یك دژ مستحكم در مقابله با استكبار جهانی است. این فضا بالاخره به صورت مستشاری یا هر تعبیری كه بشود، این مجموعه مقدس «قدس» روی آن تاثیر گذاشته و فضایی است كه ما واقعاً شاهد می باشیم، اساساً نیروهای جدیدی درست شده است.
*فاطمیون افغانستان، زینبیون پاكستان و حشدالشعبی عراق…
– بله؛ حیدریون… پیام انقلاب اسلامی در قلب آمریكا هم موضوعیت دارد. یعنی الان شاهد هستید كه نه تنها در منطقه وضعیتی داریم كه این حقیقت انقلاب اسلامی را جذب كرده، بلكه در كرانه های دور هم این انسان ها را جذب كرده و اگر از این فرصت تاریخی خوب استفاده نماییم، نقطه رهایی برای بشریت است. به جهت اینكه انسان برای یك هدف عالی آفریده شده، انسان با حیوان فرق دارد. الان غرب گرفتار بحران است. واقعا تاسف بار نیست كه كاندید ریاست جمهوری… شرمم می شود بگویم كه چه كسی بود و چه كسی هست؟ كسی (اهل منش) قوم لوط باشد و كاندید ریاست جمهوری شود؟ بعد این اقبال را داشته باشد؟ این ها انحطاط است. انقلاب ما مقدمه انفجارات عظیم در منطقه است. واقعاً راه رهایی بشر را می خواهد نشان دهد. تبلیغات سوء فراوان می شود. این مسیر پیشرو است و ان شاالله قدرشناس این خیزش و حضور و ابراز لطف مردم و انسجام اجتماعی مردم باشیم و ان شاالله راه انقلاب با صلابت در خدمت به مردم، در امتداد آرمان های جمهوری اسلامی كه همان استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی ایران است پیش برویم.
*آقای ایزدی متولد چه سالی است؟
– متولد سال ۱۳۳۵ هستم.
*۶۳ ساله هستید. در اصفهان متولد شدید، درست است؟
– در نجف آباد اصفهان متولد شدم.
*پدر چه شغلی داشتند؟
– پدر ما كار تجارت خشكبار را در نجف آباد انجام می دادند.
*مادر در قید حیات هستند؟
– مادر هم در قید حیات هستند. خانه دار هستند.
*چند خواهر و برادر بودید؟
– ما ۴ خواهر و ۲ برادر هستیم.
*چه سالی ازدواج كردید؟
آن زمان كه قرارگاه حمزه بودیم، در سال ۶۱ ازدواج كردیم.
*چطور با حاج خانم آشنا شدید؟
– همشهری ما هستند و پدر ایشان رئیس دبیرستان ما بودند.
*یعنی شما شاگرد پدر ایشان بودید.
– بله. خواهر هم نقش ایفا كردند و توفیق پیدا كردیم با ایشان ازدواج نماییم.
*حاج خانم هم فعالیت اجتماعی می كردند؟
– بله. فعالیت اجتماعی داشتند.
*یعنی الان هم جایی كار می كنند یا خیر؟ فعالیت اجتماعی خاصی دارند؟
– الان فعالیتی ندارند.
*مهریه چقدر بود؟
– همین چیزهایی كه آن زمان مرسوم بود. ۱۴ سكه و اینها بود.
*خطبه عقد را چه كسی خواندند؟
– حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) خواندند.
*خاطره ای از مراسم عقد دارید؟
– بله. ما خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم و بعد بزرگی كه آنجا بودند معرفی كردند و گفتند ایشان از فرماندهان كردستان هستند. حضرت امام فرمودند خدا حفظتان كند و وقتی خطبه را خواندند گفتند با هم بسازید. همانطور كه امام فرمودند شد والا شاید وضعیت ما طور دیگری می شد.
*چند فرزند دارید؟
۴ فرزند دارم. سه دختر و یك پسر دارم.
*چه می كنند؟ الان تحصیل می كنند ؟
– بله، تحصیل می كنند. دو تا فرزندم ازدواج كردند. دو تا هم مجرد هستند، دانشجو هستند. یكی نرم افزار در دانشكده فنی دانشگاه تهران می خواند و دیگری هم دندانپزشكی می خواند.
*نوه هم دارید؟
– بله. سه نوه دارم. سه نوه دختر دارم.
*چقدر با بچه ها در فضای سیاسی كشور هم نظر هستید؟ با هم بحث می كنید؟
– بله. خوشبختانه با هم وفاق خوبی داریم.
*به فضای موجود انتقاد می كنند؟
– بله، خب طبیعی است، ما هم صحبت می نماییم. برخی چیزها را با آنها همراهی می نماییم و برخی چیزها نظرشان را بیان می نماییم. اهتمام می نماییم محیط تعاملی خوبی باشد.
*در كارهای خانه به حاج خانم كمك می كنید؟
– در حد امكان كمك می كنم.
*مثلاَ چه كاری می كنید؟
– مثلا صبحانه آماده می كنم و با هم صرف می نماییم.
*ورزش می كنید؟
– من یه مقدار مشكلات جسمی دارم.
*مجروح هستید.
– بله. دوران دبیرستان و دانشگاه زیاد بسكتبال بازی می كردیم. بعد هم كوهنوردی داشتیم و حالا هم پیاده روی داریم.
*با این وضعیت اذیت می شوید!
– بله ولی باید پیاده روی را انجام دهم. زیاد نیست و زمانش نباید زیاد باشد.
*علاقه مند به فوتبال هستید؟
– خیلی در این محیط نیستم.
*پیگیری نمی كنید؟
– نخیر.
*فضای سیاسی كشور را چقدر پیگیری می كنید؟
– بالاخره وضعیت كاری و شغلی ما طوری است كه كاملا باید پیگیری نماییم و از بچگی هم همچنین بودیم. دوران دبستان و دبیرستان این طور بودیم چون شهر ما یك شهر خاص و انقلابی بود. حتی در دبستان در این فضا بودیم و تا امروز ادامه دارد.

* پیش از انقلاب هم فعالیت انقلابی داشتید؟
– پیش از انقلاب فعالیت داشتیم چون شهر ما شهر سیاسی و مبارزی بود. به یاد دارم همان بچگی به خاطر محیطی كه بود، طرفدار حضرت امام بودیم. خانواده و اطرافیان اینجور بود. به یاد دارم امام كه تبعید شدند، گفتند ما عید نداریم و ما هم بچه بودیم و نباید لباس نو می پوشیدیم. اینها را به یاد دارم. به دانشگاه كه آمدم من رشته مهندسی مخابرات می خواندم و در دانشگاه انجمن اسلامی تشكیل شد.
*در كدام دانشگاه بودید؟
– ما دانشكده مخابرات بود، یك مجموعه مستقل بود كه الان جزو دانشكده برق دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی شده است.
*پیروزی انقلاب را فكر می كردید رخ دهد؟
– اگر به من می گفتند شما مقرر است در آینده نظامی شوید و این مدل شود، برای من نا ممكن بود. واقعا این انقلاب یك اتفاق بسیار فوق العاده ای است.
* ۲۲ بهمن ۵۷ كجا بودید؟ در نجف آباد بودید؟
– من ۲۲ بهمن ۵۷ و ایام دهه فجر را در تهران بودم، چون دانشجو بودم و خیابان پیروزی بودیم. پادگانی آنجا هست و صحنه های بسیار عجیب و حماسی و وصف ناشدنی بود.
*بعد از انقلاب هم كمیته بودید؟
– من پس از انقلاب اسلامی یك دوره ای جهاد سازندگی رفتم. در منطقه پشت كوه بختیاری یكسری روستاها بود كه زلزله زده و خراب شده بود و آنجا می ساختند و آنجا مسئولیت آنجا را برعهده گرفتیم. یك دوره بودیم و بعد به تهران آمدیم و در تهران یكی از دوستان كه شهید شدند، آقای كامرانی، ما را به پذیرش سپاه تهران برد كه پس از قضیه لانه جاسوسی بود و بعد به سپاه تهران و بعد كردستان و بعد آذربایجان غربی رفتیم.
*یك قسمت را بیان نكردید. من از شما خواندم كه پیش شهید قندی رفتید كه وزیر پست و تلگراف بود، شما را به كردستان فرستاد.
– من چون فارغ التحصیل مخابرات بودم، آقای شهید قندی استاد ما بود و وزیر بودند و كردستان مخابرات مشكلاتی داشت، ما را خواستند و پیگیری كردند و از سپاه مامور شدیم و مسئول مخابرات كردستان شدیم.
*آنجا یكی از رفقای جهادی گرای شما را به شهید بروجردی داد.
– بله. شهید بروجردی فهمید كه من پاسدار هستم و آنجا وضعیتی بود كه به من گفتند فرمانده سپاه كردستان بشوید. برای من حیرت انگیز بود كه چنین پیشنهادی دادند چون من آن زمان كت و شلواری و مسئول مخابرات استان بودیم. من قبول نكردم و گفتم نمی توانم. باردیگر پیگیری كرد و تماس گرفت و من گفتم مسئول دفتر سپاه كردستان می شوم. گفتم این را بگویم تا كاری به من نداشته باشد. قبول كرد و گفت بیایید مسئول دفتر سپاه كردستان شوید. ما هم در روبایستی ماندیم و دو روز رفتیم آنجا و…
*این پیش از جنگ بود ؟
– نه، اوایل جنگ بود. آنجا رفتم و پس از مدتی دیدم نمی گردد و باید مسئولیت را قبول كنم. به آقای بروجردی گفتم خود شما فرمانده شوید و آقای ناصر كاظمی كه فردشناخته شده ای نیست؛ خیلی یك نابغه نظامی و فرمانده بسیار ارزشمندی بود، در پاوه بسیار خدمت كرد و در پاكسازی های پاوه محور بود، گفتیم شما فرمانده باشید و آقای كاظمی قائم مقام شود و من مسئول ستاد شوم. آقای بروجردی گفتند شما فرمانده باشید و آقای كاظمی قائم مقام شوند و رفتند. ما هم بحث اداره سپاه را در دست گرفتیم.
*قبل از این در ناآرامی های كردستان بودید.
– ما یك دوره جهت بررسی سریع به كردستان آمدیم و برگشتیم.
*یعنی اصل این پس از جنگ با شهید كاظمی بود؟
بله. با شهید كاظمی بودیم.
*نقل قولی از شهید احمد متوسلیان دارید كه به شهید كاظمی می گویند، بگویید چطور با این ضدانقلاب برخورد نماییم. درست است؟
– شهید ناصر كاظمی فرماندار پاوه و فرمانده سپاه بودند. شهید همت آنجا با ایشان همكاری می كردند. شهید متوسلیان در مریوان فرمانده بودند. ما و شهید كاظمی در سنندج بودیم. سر می زدیم، آقای متوسلیان احترام زیادی می كرد و آقای كاظمی را بعنوان یك پیشكسوت و اهل نظر قبول داشت. آن زمان عملیات «محمد رسول الله (ص)» را از این طرف حاج احمد متوسلیان بود و از طرف دیگر آقای همت بودند و با آقای ناصر كاظمی این مسیر را كه راهی بود به نام راه خون، با هم رفتیم و از مریوان سمت نودشه رفتیم كه به پاوه می خورد و آنجا ساعت دو پس از نصف شب در تاریكی به آنجا رسیدیم. اینقدر این آقای كاظمی نفوذ داشت و مورد علاقه بود كه واقعا تمام جوانان دور ایشان جمع شدند و ما هم كه خسته بودیم و خوابیدم. اینها تا بامداد با هم حرف زدند.
*جوانان محلی ؟
– جوانان نودشه بودند. نودشه را با همین جوانان شهید كاظمی پاكسازی كرد و گرفتند.
*چقدر اداره كردستان و غرب سخت بود؟
– از یك طرف درگیر جنگ بودیم و قرار بود عملیات ها صورت گیرد و عموما نیروها به سمت آنجایی می رفت كه باید عملیات انجام می شد. كردستان هم رژیم بعثی و پشتوانه های آن به شدت ضدانقلاب را تجهیز و كمك می كردند و عقبه آنها در عراق بود كه بعدا شهید احمد كاظمی رفت و عملیات كرد. این شرایط و درگیری ها و كمین ها و مسائلی كه وجود داشت وضعیت سختی ایجاد می كرد.
*شهید احد كاظمی زمان جنگ در عمق خاك عراق رفتند؟
– شهید احمد كاظمی پس از جنگ فرمانده قرارگاه حمزه شدند. پیش از این، عملیاتی كه شد ضدانقلاب از مرز بیرون رانده شد. ایشان در تعقیب ضدانقلاب عملیات بزرگی را داخل عراق و در صورتیكه هواپیمای آمریكایی بالای سر ایشان بود، به انجام رساندند و عملیات بسیار موفقی بود. تا عمق برای این رفتند كه مراكز ضدانقلاب را منهدم كنند.
*و آمریكایی ها جرات نكردند كاری كنند.
– نه. جرات نكردند.
*یك خاطره هم از شما می خواندم كه یك فرمانده ارشد عراقی را دستگیر كردید و می خواستید از او اطلاعات بگیرید و به شدت وحشت كرده بود. می ترسید پس از بازجویی اعدام شود و شما انگشتر خودرا داخل انگشت او می كنید. درست است؟
– این صحنه ها در جنگ خیلی پیش آمده است. در عملیات مهران با شهید صالحی، مسئول عملیات و چند تن از دوستان دیگر جهت بررسی خط، همین قلاویزان كه توضیح دادم، رفته بودیم و دیدیم عراقی ها از این ارتفاع پائین می آیند كه تسلیم شوند. روی میدان مین رفتند و مین ها مدام منفجر می شد و اینها كشته می شدند. خلاصه آنجا ایستادیم و این بندگان خدا را راهنمایی كردیم و آنجایی كه از میدان مین خارج بودند، بردیم.
در جاهای دیگر اگر ارتشی های كشورهای دیگر اگر این صحنه ها را ببینند طرف مقابل را می زنند و از بین می برند ولی واقعا مسئول عملیات ما خودش پیشتاز شد و اینها را از وضعیتی كه بودند، خارج كرد و سوار خودرویی كه داشتیم كه یك وانت بود، كرد و مجروحین را سوار كرد و ما اینها را به اورژانس رساندیم. این فضای حاكم در جبهه ها بود.
*آن صحنه را هم بگویید؛ انگشتر را در دست او گذاشتید و او احساس آرامش كرد.
– بله. معمولا اینها فكر می كردند رفتاری كه خودشان با اسرای ما دارند ما با آنها داریم ولی دیدند اینطور نیست.
*در قرارگاه حمزه و نجف در زمان جنگ در عمق خاك عراق هم نفوذ می كردید؟ عملیات شد؟
– بله. در آنجا با نیروهای بومی عراقی در ارتباط بودیم و كارهای زیادی انجام می شد. یك دوره ای هم خدمت شهید همدانی و شهید صالحی و برخی بزرگانی كه الان مطرح هستند، حالا ما شهیدان را اسم می بریم، داخل خاك عراق برای این مباحث رفتیم. یكی از محورهای كاری همین عملیات برون مرزی بود كه بعدا منجر به تشكیل قرارگاه رمضان شد كه خودش یك قرارگاه مستقلی بود و عملیات های زیادی در عمق خاك عراق در كركوك انجام شد.
*شهید شوشتری آن زمان هم در این قرارگاه بودند؟
– در قرارگاه حمزه خدمت ایشان نبودیم. در قرارگاه نجف ایشان فرمانده بودند و ما خدمت ایشان بودیم و كار را با هم انجام می دادیم و بسیار آدم موثر و فرمانده باهوش و همه جانبه نگر و شجاعی بودند.
*زمستان ۶۳ در لشگر ۲۵ كربلا در كردستان یك دستگاه تویوتا وانت می آید و در سرما شهید طوسی هم پشت آن بوده و پلاستیك كشیده بودند. شما عصبانی می شوید و می گویید این برای خودتان نیست كه هر كاری بخواهید عمل كنید و در سرما و با این وضعیت این را ببرید.
– ما احساس می كردیم كسی كه نزدیك نوشیدن شربت شهادت بود، به ایشان گفتیم باید مراقب خودت باشی و بعدا دو تا از بچه های خوب را گفتیم كه محافظ ایشان باشید و اجازه ندهید ایشان جلو برود. اینها هم همین كار را می كردند. قرار این بود كه هر روز بامداد آیه الكرسی را بخواند. آن روز كه ایشان شهید شد فراموش كردند آیه الكرسی را بخوانند. به ایشان گفتم شما باید مراقب خودتان باشید و اگر اتفاقی بیفتد من نمی توانم كار كنم. برای همین به من گفت فلانی اگر من شهید شدم صبر كنید. این صحبت در جواب عرض من بود. چنین فضا و روحیه ای بین برادران بود. هم خودی ها و هم حتی دشمن اینچنین بود.
*در ادامه این خاطره شهید طوسی می گویند، ایشان پاسخ شما را می دهند و شما ایشان را بغل می كنید.
– بله. واقعیت این است در كردستان واقعا با هدایت شهید بروجردی بنا نداشتیم ضدانقلاب كشته شود. بنا این بود ضدانقلاب اصلاح گردد. تلاش ما این بود شرایطی ایجاد شود كه افراد برگردند. چه بسا شب ها تا بامداد این شهید بروجردی و ناصر كاظمی با این افرادی كه زندانی بودند، صحبت می كردند و خیلی از اینها برگشتند و در جبهه ما آمدند. مانند این بدری ها كه بسیاری از اسرا خودشان داوطلب شدند با برادران مجاهد عراقی همكاری كردند و خیلی ها به شرف شهادت رسیدند و حماسه های بزرگی هم آفریدند.
*آن زمان در ذهن تان داشتید كه سپاه بدر هم تشكیل شود؟
– من كه این سپاه را تشكیل ندادم.
*نه، مجموعه سپاه منظورم است.
– اساسا هر انقلابی و هر نهضتی سامانه ها یا سازمان های مورد نیاز خودش را به وجود می آورد. لشگر امام حسین (ع) یا لشگر نجف كه اسم آن دشمن را می ترساند… گرا داشتیم كه فرمانده بعثی در آنجا همیشه بیمار بود و می گفتند این در اثر فشار روحی است. گرا داشتیم و اطلاعات می گرفتیم همیشه یك حالت استرس داشت و اوضاع او را به هم ریخته بود. اینطرف كی بود؟ لشگر امام حسین یا لشگر ۸ نجف یا لشگر ۲۷ محمد رسول الله یا لشگر ۴۱ ثارالله یا لشگر ۱۹ فجر بود. اینها مجموعه هایی بود كه نیاز انقلاب ایجاد كرد و به وجود آمدند. لشگر بدر یا سپاه بدر هم مجاهدین عراقی این سو آمدند. اینها انگیزه عالی مبارزه داشتند و این یك شجره طیبه شد كه الان در عراق خیلی موثر است. اینها مجموعه ای شدند و عین اینكه بسیجی ها جمع شدند و این لشگر را تشكیل دادند این مجموعه هم همین طور بود و به تدریج توسعه و قوت پیدا كرد. كسی مانند شهید اسماعیل دقایقی بودند كه ایكاش در جایی كسی ایشان را شرح می كرد. ایشان هم كسی مانند شهید سلیمانی، شهید بروجردی، شهید مهدی باكری، شهید قاسم نصراللهی، شهید ناصر كاظمی، شهید احمد كاظمی بود. الان از افرادی كه الان هستند بپرسید با چه تكریمی از این سردار بزرگ یاد می كنند.
*آن نامه ای كه آقامحسن نوشته بودند كه با چنین امكاناتی می توانیم ادامه دهیم و اگر نباشد نمی توانیم كه بعضی می گویند به خاطر آن نامه تصمیم به قطع نامه گرفته شد.
– ببینید، بالاخره سیاسیون، نظامی ها مواردی را در ارتباط با تصمیم خود دارند یعنی اینطور نیست كه بگوییم این مورد موجب شد. یك مجموعه عواملی با هم سبب شد و شرایطی را مطرح نمودند و امام باتوجه به این یك انسان خدایی بودند و نفسانیت در ایشان هیچ محلی از اعراب نداشت، برمبنای آن چیزی كه برای ایشان منعكس و تبیین شد، تصمیم گرفتند.
برای شما خیلی تلخ بود؟
– بله. برای ما خیلی سنگین بود. یك فضایی بود كه امام هم در آن پیامی كه دادند اشاره كردند. واقعا این سخت بود ولی چون امام فرمودند، قابل پذیرش بود.
*فرماندهی آقای هاشمی رفسنجانی در اواخر جنگ چطور بود؟
– این مجموعه شرایطی در ابتدا داشت كه حالت مشتركی كه عملیاتی مانند فتح المبین و فتح خرمشهر را داشت، اینها یك شكل از كار بود و یك دوره ای قدری وضعیت عوض شد و عملیاتی انجام شد كه ارتش یا سپاه مستقر بود. هماهنگی هایی كه در این رابطه انجام می شد.
اینكه بگوییم فرماندهی به صورتی كه در صحنه صورت گیرد، معمولا خود فرماندهان نظامی بودند اما این بحث های كلان در ارتباط با ایشان كار می شد. یك نمونه ای كه به یاد دارم، مثلا عملیات كربلای ۴، یك عدم الفتحی را داشتیم اما خود این عملیات خط شلمچه موجب شد شكسته شود كه واقعا خط نفوذناپذیر بود. بعد ایشان حضور داشتند و خدمت فرماندهی محترم كل سپاه و بقیه بودیم. آنجا بحث و بررسی گردید و مذاكرات بین ایشان و فرماندهی محترم كل سپاه انجام شد و در نهایت این تصمیم كه باید كربلای ۵ را در یك زمانی صورت گیرد، اعلام نمودند. اینها یك قطعه هایی از حضور ایشان بود و موارد دیگری هم بوده كه آنطور كه باید نتوانستیم انسجام لازم یا امكانات لازم را فراهم نماییم. تابعی از شرایط و وضعیتی بود كه در كشور وجود داشت.
*فكر می كنید جدا بودن ارتش و سپاه در ایام آخر خوب بود یا بد شد؟ اینكه عملیات ها به صورت جداگانه انجام می شود به نفع جنگ بود یا به ضرر جنگ بود؟
– وقتی خدمت امام بودیم، گفتند من دوست دارم شما با هم ممزوج باشید. به نظر من هر جایی ممزوج می بودیم، بیشتر می توانستیم به نتیجه برسیم.
*در آن حمله ای كه شهید كاظمی به عمق خاك عراق كردند كه خودتان اشاره كردید، حضور داشتید یا خیر؟
– من آن دوره ای كه ایشان این كارها را انجام دادند در ستاد كل نیروهای مسلح بودم. مسئولیت معاونت طرح و برنامه و بودجه نیروهای مسلح را برعهده داشتیم. پس دورادور از این حركتی كه سردار عزیز انجام می داد حظ می بردیم.
*قبل از اینكه حاج قاسم به سپاه قدس بروند قرار بود شما بروید؟
– مطرح بود كه من بروم و بعد مقرر شد ستاد كل نیروهای مسلح برویم كه آنجا هم به امر حضرت آقا رفتیم و مشغول شدیم.

منبع: