درمان اختلال شخصیت مرزی

افراد مرزی بی ثبات هستند،در عشق ورزیدن در یک لحظه افراط می کنند و سپس در لحظه بعد آنها تندخو، تکانشی، بی پروا و بی ملاحظه هستند.

اختلال شخصیت مرزی چیست؟

طبق DSM_5، اختلال شخصیت مرزی اینگونه تعریف می شود: «در اکثر جنبه‌های زندگی فرد، ناپایداری در روابط بین فردی، خود پنداره (تصویری که فرد از خود دارد) و بروز هیجانات و همچنین تکانشگری (بدون فکر و از روی میل عمل کردن) مشاهده می شود. این اختلال از اوایل بزرگسالی آغاز شده و در موقعیت‌های مختلفی بروز می‌کند. بسیاری از کسانی که ملاک های این اختلال را دارند، می‌توانند به کودکی و نوجوانی خود نگاهی بیندازند و شروع الگوها و علائم را به خاطر آورند.

در هر حال تشخیص اختلال شخصیت مرزی برای کودکان و نوجوانان اغلب مناسب نیست، چرا که آنها هنوز در حال رشد کردن، تحول یافتن و و یادگیری چگونگی اداره زندگی و پاسخگویی به رویدادها هستند. برای تشخیص یک فرد زیر ۱۸ سال به اختلالات شخصیت از جمله اختلال شخصیت مرزی نشانه های اختلال باید به مدت حداقل یک سال مشاهده شوند.

۹ علامت برای اختلال شخصیت مرزی ذکر شده است و وجود حداقل پنج علامت برای تشخیص این اختلال لازم است.

این کتاب DSM-5 معیار همه متخصصان سلامت روان برای تشخیص انواع اختلالات روانی محسوب می شود. معنای اصطلاح کلی اختلال شخصیت این است که فرد در موقعیت ها و حالات احساسی خاص و یا هر دو در سازگار کردن رفتارها، تفکر و الگوهای پاسخ دهی خویش ناتوان است.

 

علائم اختلال شخصیت مرزی خود را شناسایی کنید

۱) تلاش های شدید از روی دلهره برای جلوگیری از رها شدن واقعی یا خیالی و یا طرد شدن توسط دوستان

۲) در زندگی خود به طور دائم و مکرر روابط بین فردی شدید و ناپایدار دارد، که ویژگی اصلی آن نوسان بین دو حالت افراطی ایده ‌آل انگاری و پست شمردن طرف مقابل است.

۳) آشفتگی هویت: ناپایداری آشکار و همیشگی خود پنداره و حس فرد درباره خود

۴) در حداقل دو زمینه که امکان آسیب رساندن به خود وجود دارد، رفتارهای تکانشی دارد. مانند پول خرج کردن، رابطه جنسی حفاظت نشده، سوء مصرف مواد، رانندگی بی پروا و پرخوری.

۵) فرد به طور مکرر رفتارهای خودکشی در پیش می گیرد. ژست و حالت خودکشی به خود می گیرد یا رفتارهای خود زنی نشان می دهد.

۶) بی ثباتی هیجانی در اثر واکنش پذیری قابل توجه خُلق. برای مثال اندوه شدید اما دوره ای، تحریک پذیری، حساسیت شدید و زود از کوره در رفتن، اضطراب که معمولاً چند ساعت و به ندرت بیش از چند روز ادامه می یابد.

۷) تقریباً همیشه احساس پوچی، بی هدفی و بی معنایی همراه فرد است.

۸) خشم شدید و نابجا در موقعیت های مختلف، ناتوانی در کنترل خشم و جلوگیری از پرخاشگری. فرد به دفعات به صورت انفجاری خشمگین می شود و پیوسته عصبانی است یا به طور مکرر با دیگران وارد دعواهای فیزیکی می شود.

۹) در هنگام فشار روانی (استرس)،به طور موقت افکار پارانوئیدی (بدگمانی) دارد. یا علائم شدید تجزیه نشان می دهد. تفکر پارانوئید به معنای این است که فرد فکر می کند دیگران درباره او نقشه های خصمانه می‌کشند و از این بابت از آنها می‌ترسد. تجزیه به معنای آن است که ذهن از تجربیات فیزیکی هیجانی و یا  هر دو جدا می شود.

 

نکات ضروری

چنانچه مشغول مطالعه این مقاله هستید، احتمالاً یکی از افرادی که میشناسید تشخیص اختلال شخصیت مرزی گرفته است، شاید خودتان مبتلا به آن تشخیص داده شده اید. افراد مرزی بی ثبات هستند،در عشق ورزیدن در یک لحظه افراط می کنند و سپس در لحظه بعد  آنها تندخو، تکانشی، بی پروا و بی ملاحظه هستند. در ابتدا ممکن است با خود فکر کنید که این توصیف مناسب  کسی است که در حال گذار از مرحله دمدمی مزاجی است مانند یک نوجوان، اما این ویژگی های یک بزرگسال مبتلا به اختلال شخصیت مرزی است.

اختلال شخصیت مرزی چیزی بیش از اینهاست. رفتار فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی از مرزهای رفتار طبیعی بسیار فراتر می رود این افراد با تکانشگری، نفرت از خود،ترس شدید از طرد شدن، احساس پوچی و احساسی مبنی بر این که نمی دانند که هستند کنترل می شوند.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در ابراز عشق و نفرت در اکثر موقعیت ها نسبت به بیشتر افراد افراط می کنند. به ویژه نسبت به کسانی که به این افراد عشق می ورزند. آنها سالیان طولانی را در چنین شرایطی سپری کرده‌اند.

آیا این مشخصات به نظرتان آشنا هستند؟

افرادی که در زندگی با یک فرد مرزی و یک فرد دارای صفات اختلال شخصیت مرزی زندگی کرده اند از احساسات و تجارب مشخص و مشابهی برخوردار هستند.

آنان چنین میگویند:

_فرقی نمیکند چه بگویم یا چه کنم، او همان مطلب را می چرخاند و از همان علیه من استفاده می کند.

_در رابطه با هر مشکلی مرا سرزنش می‌کند. حتی وقتی که هیچ دلیل منطقی وجود ندارد بازهم او من را مقصر می‌داند.

_من سوار بر یک ترن‌ هوایی سرگیجه آور احساسات هستم. وقتی به خانه باز می گردم، نمیدانم که همسر مهربانی که عاشق او هستم به استقبالم خواهد آمد یا یک زورگوی خشمگین که به هر طریقی به مسیر خودش بی تفاوت به همه چیز ادامه می‌دهد.

_او من را تماماً خوب یا تماماً بد می بیند، بدون هیچ چیز در حد میانه. هنگامی که یکی از این احساس ها را نسبت به ما ندارد، نمی‌تواند به یاد آورد که روزی احساس دیگری هم نسبت به من داشته است.

_من از اینکه در رابطه مان خواسته ای داشته باشم میترسم. در این صورت او من را بسیار پرتوقع می‌داند و یا می‌گوید نیازهایم اشتباه هستند و یا اصلاً مهم نیستند.

_او من را متهم به کاری می کند که هرگز نکرده ام و یا چیزی که هرگز نگفته‌ام.

_تلاش می کنم تا چیزی را که از من می‌خواهد انجام دهم. اما درست وقتی که فکر می کنم  به شکل مطلوبی به سرانجام صحیحی رسیده ام، بدون هیچ دلیلی با من به دشمنی رفتار می کند.

_احساس گیجی، کج‌فهمی، شک به خود پنداره خودم، خستگی و تنهایی می‌کنم.

_در یک لحظه کاملاً طبیعی رفتار می‌کند. گاهی وقت ها حتی به من می‌گوید تا چه حد انسان بی نظیری هستم.  سپس در لحظه بعد بر سرم فریاد می‌زند درها را  به هم می کوبد و به هیچ دلیلی با من به دشمنی رفتار می کند.

_هنگامی که بعد از بحث و دعوا تلاش می‌کنم تا اوضاع را بهتر کنم،او بیشتر خشمگین و بی طاقت می شود، فرقی نمی‌کند که من چه گفته یا چه کرده باشم.

_اگر تعدادی از این واکنش‌ها به نظر شما آشنا می رسند، خبر خوبی است. دیوانه نشده اید، مقصر نیستید در این مسیر تنها نیز نیستید. شما در میان میلیون‌ها پدر، مادر همسر و خویشاوندی هستید که مشکلات و دردهای مشابهی را تجربه می‌کنند. این مشکلات به حد غیر قابل درک هستند که همسر یک بیمار مرزی پس از سال ها زندگی مشترک بدون عشق آن را اینگونه خلاصه می کند. (احساس می کنم که در میان جنگلی هستم با میمون هایی که پرواز می کنند و درختانی که سخن می گویند)

 

رابطه اختلال شخصیت مرزی و افسردگی

افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اغلب دچار نوع خاصی از افسردگی می‌شوند که با احساس های پوچی و هیجان پذیری منفی متغیر مشخص می شود. گرچه آنها به ندرت عامدانه دیگران را آزار می‌دهند، اما عمیقاً تحت تأثیر رویدادهای میان فردی قرار می‌گیرند که اغلب افراد به راحتی آنها را از سر می گذرانند. معمولا افراد مبتلا به این اختلال، ناگهان روابط عمیق و پر توقعی با دیگران برقرار می کنند و دیگران را به صورت کاملا خوب یا کاملاً بد برداشت می کنند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی علاوه بر اینکه روابط آشفته دارند اغلب در مورد هویت خودشان یا اینکه آنها واقعاً کیستند دچار سردرگمی می شوند.

 

درمان روانشناختی اختلال شخصیت مرزی

موضوع آسیب اوائل کودکی، شالوده رویکردهای روانشناختی به آگاهی یافتن از اختلال شخصیت مرزی را تشکیل می دهد. روانشناسان  چندین نظریه را ارائه داده اند که سعی دارند آسیب کودکی را به ایجاد صفات مرتبط با این اختلال ربط دهند. در واقع، به نظر می‌رسد بین درجه ای که فرد در کودکی آسیب دیده یا مورد بی توجهی قرار گرفته است، و احتمال مبتلا شدن به اختلال شخصیت مرزی، رابطه مستقیمی وجود داشته باشد.

 

چالش های جدی در  درمان اختلال شخصیت مرزی

 معمولاً از همان لحظه شروع درمان آشکار می شود، که این تا اندازه ای به علت ماهیت گیج کننده ی معرفی مقدماتی بیمار است. افراد مبتلا به اختلال شخصیت، در نگاه اول سالم تر از آنچه واقعاً هستند به نظر می رسند. در نتیجه، متخصصان بالینی روی مسائل ساده ای تمرکز می کنند، اما به مرور زمان متوجه مسائل بسیار پیچیده درمانجو می شوند.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی به علت تغییر پذیری و بی ثباتی، به سختی می‌توانند درمان را تا رسیدن به بهبودی ادامه دهند.

 

منبع:

https://drtaranehmoazeni.com/%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d9%84%d8%a7%d9%84-%d8%b4%d8%ae%d8%b5%db%8c%d8%aa-%d9%85%d8%b1%d8%b2%db%8c/