معارض سعودی در گفتگو با مهر: عربستان سیاست خارجی مستقل ندارد، سعودی ابزار دست قدرتهای بزرگ

بهمن: حمزه الشاخوری بیان داشت كه عربستان در خلال تاریخ خود كشوری مستقل نبوده و ابزار دست قدرتهای بزرگ است.
خبرگزای مهر، گروه بین الملل- محمد فاطمی زاده: استان و شهر القطیف همچون مناطق شرقی عربستان است، این منطقه باآنكه از حیث منابع اقتصادی همچون نفت بسیار غنی است، اما به علت تبعیض های اعمال شده توسط رژیم سعودی به علت شیعه بودن ساكنان آن همچون مناطق بسیار محروم عربستان به شمار می آید. این منطقه به علت قرار گرفتن در كنار خلیج فارس و داشتن منابع كثیر نفتی از موقعیت استراتژیكی برخوردار است، بنابراین برای رژیم سعودی اهمیت بسیار زیادی دارد. اغلب ساكنان منطقه شرقی عربستان را شیعیان تشكیل می دهند، بنابراین ساكنان آن همواره مورد تبعیض رژیم سعودی قرار داشتند، شهروندان این كشور همواره جزو شهروندان درجه دوم عربستان به شمار آمده اند و مناطق مسكونی آن از ساده ترین امكانات بهداشتی و خدماتی و رفاهی محروم هستند، بگونه ای كه خیلی از كوچه ها و خیابان های آن در قرن ۲۱ همچنان خاكی است. وضعیت اسفبار و تبعیض های اعمال شده توسط رژیم سعودی با وجود تلاش های صورت گرفته برای درز پیدا نكردن اخبار آن به رسانه های داخلی و خارجی چنان عیان است كه بارها توسط سازمان های مختلف بین المللی همچون سازمان عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر مورد انتقاد قرار گرفته و محكوم شده است. ساكنان این منطقه با كوچك ترین اعتراض نه تنها سركوب بلكه بازداشت می شوند و بنابراین خیلی از جوانان این منطقه در زندان های رژیم سعودی بسرمی برند و سال هاست بدون محاكمه همچنان در زندان های سعودی هستند كه به «زندانیان فراموش شده» معروف شده اند. این سیاست های ظالمانه و تبعیض آمیز بارها اعتراض های گسترده مردمی را در این منطقه به دنبال داشته است. در همین زمینه و برای بررسی ابعاد ظلم سعودی ها ضد مردم مظلوم در شرق عربستان خبرنگار مهر با «حمزه الشاخوری» معارض سیاسی با رژیم سعودی و یكی از اعضای بنیانگذار ائتلاف معارض «آزادی و عدالت» عربستان گفتگو كرده است كه شرح آن از نظر می گذرد.
*در رابطه با وضعیت مسلمانان و شیعیان در منطقه العوامیه و استان القطیف توضیح دهید.
ساكنان اصیل در الأحساء و القطیف كه بیشترشان شیعه هستند، همچنان با جنگ فرقه ای مواجهند كه هدف این جنگ، ریشه كن كردن وجود ساكنان این منطقه است همچنان ترس و هراس بر مردم العوامیه حاكم است و هزاران نفر در العوامیه و القطیف، از فقدان محبوبان خود یعنی شهدا و بازداشت شدگان رنج می برند؛ بخصوص در العوامیه كه در ماه مِی ۲۰۱۷ میلادی، مورد هجوم وحشیانه قرار گرفت و ۱۰۰ روز تحت ظلم و محاصره بود.
هر چند موانع ایست و بازرسی از خیابان ها و گذرگاه های داخلی میان محله های مسكونی برچیده شده اما كماكان العوامیه تحت محاصره است و از مناطق و روستاهای مجاور دور شده است. شهروندان و اهالی العوامیه، باید برای ورود و خروج با استفاده از موانع ایست و بازرسی و اردوگاه های نظامی رفت و آمد كنند.
صدها نفر از اهالی العوامیه هم بنا به دلایل مختلف بخصوص تخریب منازلشان و عدم قدرت آنها برای فراهم كردن منزل جایگزین آواره هستند. محله تاریخی المسوره و كربلاء و المنیره و المنصوری و تعداد دیگری از محله ها نیز، ویران شده اند و امكان فراهم كردن منزل جایگزین وجود ندارد.
ساكنان اصیل در الأحساء و القطیف كه بیشترشان شیعه هستند، همچنان با جنگ فرقه ای مواجهند كه هدف این جنگ، ریشه كن كردن وجود این ساكنان و محو هویتشان با استفاده از برنامه ها و نقشه هایی برای به حاشیه راندن این ساكنان در عرصه سیاسی و اقتصادی و اداری و محاصره فرهنگی و رسانه ای است. همینطور از ۵۰ سال پیش تابحال آل سعود سیاست ها و نقشه هایی برای تغییر دموگرافی(بافت جمعیتی) این منطقه در دستور كار خود قرار داده است.
* آیا مردم شرق عربستان قادر به راهپیمایی مسالمت آمیز ضد سعودی ها برای احقاق حقوقشان هستند؟
مناطق القطیف و الأحساء در طول تاریخ مهد انقلاب ها و انتفاضه های مسالمت آمیز ضد حكام سعودی بوده اند. انقلاب های مردمی بنا به دلایل مختلف بخصوص عدم وجود هویت ملی یكسان یا احساسات قومی باعث تجمیع ساكنان مناطق در شبه جزیره عربی شده است و نباید از نقش رژیم سعودی در تكه تكه كردن مردم با استفاده از برنامه ها و نقشه هایی برای تحریكات مذهبی و طایفه ای غافل شد. در این شرایط، احتمال انفجار مردمی بعنوان یك واكنش ضد سیاست های رژیم سعودی بنا به دلایل اقتصادی و معیشتی وجود دارد.
*آیا فعالین سیاسی و حقوقی عربستان برنامه ای برای مقابله با رژیم سعودی بخصوص در عرصه مبارزه مسلحانه دارند؟
تمام گروه های معارض با رژیم سعودی، حركت مسالمت آمیز را مبنای اقدامات خود قرار داده و مبارزه مسلحانه گزینه ای خارج از محاسبات معارضان است طبق اطلاعات من، تمام گروه های معارض با رژیم سعودی، حركت مسالمت آمیز را بعنوان مبنایی برای اقدامات خود قرار داده اند و در عرصه سیاسی و رسانه ای و حقوقی فعالیت می نمایند كه به هماهنگی ها و دیدارهای بیشتری برای گسترش برنامه ها و فعالیت های خود نیاز دارند.
اقدام یا مبارزه مسلحانه گزینه ای خارج از محاسبات معارضان است و برای بررسی هم مطرح نشده است. ما معارضان در كشورهای مختلف جهان فعالیت و در چارچوب حقوق بین الملل در جهت مقاومت سیاسی و مسالمت آمیز و مشروع كار می نماییم.
از فعالیت های خود بهره سیاسی و رسانه ای و حقوقی می بریم اما همزمان بر روی جامعه بین المللی حساب نمی كنیم؛ چونكه منطق جامعه بین الملل، منافع اقتصادی اش با رژیم سعودی است. ازاین رو در وهله نخست، بر خداوند و سپس روی آگاهی و اراده و ایستادگی مردم خود بخصوص در القطیف و الأحساء حساب می نماییم.
*تحلیل شما از نقش آل سعود در برافروختن جنگ در كشورهای منطقه مانند سوریه و عراق و یمن با استفاده از پشتیبانی از تروریست ها چیست؟ مدارس آموزش وهابیت تا چه میزان در تشكیل گروه های تكفیری نقش دارند؟
ادوات وهابی همیشه برای خدمت به صهیونیست ها و آمریكایی ها حاضر بوده اند و تا زمانی كه رژیم سعودی در شبه جزیره عربی برقرار و باقی است، منطقه روی آرامش و ثبات را به خود نخواهد دید. رژیم سعودی یك رژیمی است كه از جانب دیگران به كار گرفته می شود؛ این رژیم در ابتدای قرن گذشته توسط انگلیسی ها تولید و سپس از جانب آمریكایی ها برای اجرای ماموریت های مشخص مدیریت شد.
بنابراین یك تاریخچه ای دارد و همچنان هم بعنوان مجری طرح ها و نقشه های استعماری غرب ایفای نقش می كند. هدف این نقشه ها، تضعیف ملت های منطقه و نفوذ در نظام كشورهای اسلامی برای سلطه بر دارایی ها و چپاول ثروت هایشان است. در این چارچوب می توان نقش سعودی های خبیث و متحد با دشمنان امت اسلامی یعنی صهیونیست ها و غربی ها را فهمید.
در رابطه با وهابیت هم باید بگویم كه دست ساخته انگلیسی ها است و رژیم سعودی در اجرای اهداف داخلی و منطقه ای خود بر آن تكیه دارد. سعودی ها از یك سو، از شعارهای دینی وهابیت برای سركوب خواسته های مردمی در داخل عربستان استفاده می نمایند و از جانب دیگر این شعارها را برای افزایش احساسات افراطی و فرقه ای و مذهبیِ وهابی های تكفیری در طول جنگ های بوجود آمده توسط غربی های امپریالیست ضد ملت های عربی و اسلامی به كار می گیرند.
به همین صورت صدها هزار نفر طی ۵ دهه اخیر در آتش جنگ ها و فتنه های فرقه ای در افغانستان و عراق و سوریه و یمن سوخته اند. چونكه ادوات وهابی همیشه برای خدمت به صهیونیست ها و آمریكایی ها حاضر بوده اند. تا زمانی كه رژیم سعودی در شبه جزیره عربی برقرار و باقی است، منطقه روی آرامش و ثبات را به خود نخواهد دید.
*موسم حج شروع شده است و میلیون ها نفر از حجاج در این مراسم دینی شركت دارند. چگونه می توان از این فرصت برای حل مشكلات جهان اسلام استفاده كرد؟
اداره بین المللی حج باعث خواهد شد این سرزمین برای تمام حاجیان مسلمان امن شود و توسط مقامات سعودی بازداشت یا ربوده یا كشته نشوندبا اندوه و درد تمام باید بگویم كه از سال ۱۹۲۵ رژیم سعودی بر حرمین شریفین در مكه و مدینه و مقدسات و احساسات اسلامی و دیدگاه افراطی وهابیت مسلط است؛ دیدگاه وهابیت، دیگر مذاهب و فرقه ها و طایفه های اسلامی را تكفیر می كند و باعث ویرانی و تخریب مهد اسلام و محو شدن آثار پیامبر و تاریخ اسلامی می گردد.
این هیمنه سعودی و مدیریت فردی حرمین شریفین باعث محرومیت مسلمانان از حفظ تاریخشان و پشتیبانی از احساسات و مقدسات اسلامی می گردد. از زمان گسترش هیمنه «عبدالعزیز بن سعود» بر حجاز، وهابیت حج را بعنوان عظیم ترین عبادت گروهی مسلمانان از فلسفه و معانی خود در نشان دادن وحدت مسلمانان، قدرت آنها و ابراز برائتشان از حاكمان متحد كشورهای استكباری غرب و شرق تهی كرد.
از همین زمان و خیلی زود خواسته های اسلامی در خصوص بین المللی كردن مدیریت مناطق حرمین شریفین، تولید نهادی اسلامی و بین المللی برای نظارت بر دو شهر مقدس مكه و مدینه و حفظ آنها با نظارت دسته جمعی تمام كشورهای اسلامی عنوان شد. این تنها راه برای حفظ مقدسات از سلطه و تكروی و پرهیز از اعمال محدودیت ضد حجاج برخی ملت های مسلمان است. اداره بین المللی آن هم باعث خواهد شد این سرزمین برای تمام حاجیان مسلمان امن شود و توسط مقامات سعودی بازداشت یا ربوده یا كشته نشوند. چونكه مقامات سعودی طی ۴ دهه اخیر، مرتكب مسائل امنیتی بسیاری شده اند كه به دنبال آن، هزاران نفر از حجاج و عمره گزاران جان خویش را از دست داده و سرنوشت صدها نفر از كسانی كه بازداشت شده اند نیز، همچنان نامعلوم است. همینجا مجددا باید خواسته شهید مجاهد و فقیه، شیخ «نمر النمر» در خصوص ساختن بقیع و ضریح برای خاندان در شهر مدینه كه سعودی ها آن را توسط وهابیت تكفیری ویران كردند، به یاد آوریم.
*طی سال های اخیر شاهد حوادثی در جریان مراسم حج بودیم كه همچون دردناك ترین آنها، واقعه مِنا و شهادت هزاران نفر از حجاج بود. آیا امكان پیگیری حقوقی این قبیل جنایات سعودی ها در حوزه بین الملل وجود دارد؟
طی ۴۰ سال قبل صدها و ده ها نفر از حاجیان كشورهای اسلامی و در رأس آنها، جمهوری اسلامی ایران و همینطور پاكستان و تونس و الجزائر و چندین كشور آفریقایی دیگر جان خویش را از دست داده اند؛ این كشورها نباید روی گزینه های تفاهم میان خود و مقامات سعودی حساب كنند بلكه كشورهای اسلامی باید از ابتدای آن حوادث و آشكار شدن رویكرد جنایتكارانه آنها، به صورت دسته جمعی یا تكی مسائل و مشكلات اینچنینی را در دادگاه های بین المللی مطرح و خواهان اجرای تحقیقات بین المللی از جانب كشورهای مستقل برای شناخت حقیقی جزئیات حوادث رخ داده می شدند.
این تحقیقات باید در مورد عوامل وقوع این مشكلات و روش های برخورد با آن بعد از واقع شدنش شود و مشخص گردد سعودی ها تا چه میزان برای نجات دادن زخمی ها قدرت و آمادگی داشته اند و می توانستند با اجساد قربانیان طبق كرامت و حرمت میت رفتار كنند.
*در عرصه جهان اسلام مهمترین مبحث مسأله فلسطین است و طی سال های گذشته شاهد عادی سازی روابط سعودی ها با صهیونیست ها بوده ایم. در ماه های اخیر هم طرحی موسوم به «معامله قرن» از جانب آمریكایی ها برای نابودی آرمان شریف قدس مطرح و آل سعود هم بازوی اجرایی آن است. علت این همدستی سعودی ها با دشمنان امت اسلامی چیست؟
محمد بن سلمان بعد از پادشاه شدن پدرش، خیلی زود چكی سفید امضا به آمریكایی ها داد و بدین صورت آمادگی خویش را برای اجرای تمام نقشه های صهیونیستی-آمریكایی مقابل به قدرت رسیدن خودش در نجد و از بین بردن رقیبانش در داخل خاندان بن سعود اعلام كرداكنون زمان حكومت ستمكاران است و پوششی كه آل سعود طی دهه های گذشته از حكومت و ائتلافشان با انگلیس و صهیونیسم جهانی داشته اند، آشكار گشته است.
نباید فراموش نماییم كه میان «عبدالعزیز بن سعود» با انگلیسی ها توافقی در خصوص دست برداشتن از فلسطین در مقابل حمایت انگلیسی ها از تاج و تخت عبدالعزیز در نجد و حجاز وجود دارد؛ عبدالعزیز بن سعود همینطور صهیونیست های اشغالگر را «برادران یهودی ما» توصیف كرد و این نخستین اقدام برای فریب اعراب و مسلمانان با استفاده از مساوی دانستن یهودی و صهیونیست های اشغالگر بود. توطئه های سعودی ها ضد فلسطین بعد از كشف نقش «ملك فهد» در توافق كمپ دیوید هم افشا شد و بعد از آن نیز، دیدارهایی میان «تركی الفیصل» وزیر اطلاعات اسبق سعودی و «بندر بن سلطان» سفیر سعودی ها در آمریكا و رئیس مجلس شورای ملی با طرف مقابل صورت گرفت. ازاین رو نقش سعودی ها ضد قدس و ملت فلسطین خلق الساعه نیست بلكه تا زمان تولید رژیم سعودی قدمت دارد.
«محمد بن سلمان» هم آنچه خاندانش طی دهه های گذشته مخفی می كردند، آشكارا انجام می دهد و سعودی ها این اقدامات محمد بن سلمان را شجاعت یك شاهزاده جوان تلقی می كنند اما در حقیقت این رفتار نشانگر نادانی و عدم هوش سیاسی وی است. محمد بن سلمان بعد از پادشاه شدن پدرش، خیلی زود چكی سفید امضا به آمریكایی ها داد و بدین صورت آمادگی خویش را برای اجرای تمام نقشه های صهیونیستی-آمریكایی مقابل به قدرت رسیدن خودش در نجد و از بین بردن رقیبانش در داخل خاندان بن سعود اعلام نمود. در همین چارچوب و با عنایت به اینكه رژیم سعودی مجری اوامر دیگران است، هیچ كدام از پادشاهان سعودی هم قادر به مخالفت با دیكته های آمریكا نیستند.
شاهزاده های ریاض كه سرنوشتشان در گرو حمایت آمریكایی هاست، درك می كنند كه اجابت خواسته های آمریكایی ها در زمینه معامله قرن و سیاست های یهودی سازی قدس و اجرای نقشه خاورمیانه جدید، بهای حفظ قدرتشان است. بر همین مبنا هم سعودی ها در روزنامه ها و فضای مجازی مبادرت به عادی سازی روابط و به دور از ارزش های دینی و اسلامی و عربی كرده و به مقدسات مسلمانان و مسیحیان در فلسطین و درد و رنج های ملت مسلمان فلسطین توهین می كنند.